توضیحات
مردی که میخندد
کتاب مردی که میخندد ، نام رمانی است از «ویکتور هوگو»، نویسنده و شاعر شهیر فرانسوی که در آوریل سال ۱۸۶۹ برای اولین بار در فرانسه انتشار یافت. «ویکتور هوگو» در قالب بیان داستان این کتاب که در اوائل قرن هیجدهم و در انگلستان روی میدهد، مسائل فلسفی و اطلاعات تاریخی بسیاری را مطرح میکند. لازم به ذکر است که این کتاب هم مانند بسیاری از آثار ماندگار جهان، به سناریو تبدیل و در سال 1928 فیلم سینمایی از آن ساخته شد.
درباره کتاب مردی که میخندد
داستان این کتاب، روایت کودکی است که توسط «کومپراچیکو»ها یا همان خریداران بچه، معلول شده و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه میخندد.هوگو در اوج این رمان، با بیان خطابهای از قهرمان داستان، پیام اصلی کتاب را اینگونه بیان میدارد که بلایی که سر وی آمده در حقیقت سر بشریت آمده است. مردمی که در ظاهر میخندند و باطناً رنج میبرند.«…اى قدرتمندان احمق، دیدگان خود را بگشائید. من مجسم کنندهی همه چیزم… کشیشان، اشراف، شاهزادگان! به هوش باشید: «مردم به ظاهر خندانند و باطناً رنج مىبرند» …من سمبول مردم هستم… ولى… به شما مىگویم که مردم به خود مىآیند… انتها شروع مىشود. شفق خونین صبح مىدمد. این است معناى خندهی من. اینک شما بر خنده من بخندید..!»