توضیحات
Restore Me
“Restore Me” is the fourth book in the “Shatter Me” series by Tahereh Mafi
The book continues the story of Juliette and Warner. According to a summary on Book Series Recaps, the book begins with Juliette as the new Supreme Commander of North America. The book is character-driven and focuses on politics and secrets. There is some action, particularly towards the end of the book. The book ends with Juliette’s biological parents coming to take her home, and Warner’s chapter ending with blank pages
The “Shatter Me” series is a young adult dystopian hexalogy written by Tahereh Mafi. series centers on Juliette Ferrars, a 17-year-old girl with a lethal touch. first book, “Shatter Me,” opens with Juliette being locked in a small cell of an asylum because of her lethal touch. series explores themes of physical and emotional isolation, resistance to tyranny, and hope and resilience. the series is narrated by Juliette and is unusual in that it contains passages and lines that have been crossed out like a diary entry. series has been praised for its love story and character-driven plot. The series includes two e-novellas, “Destroy Me” and “Fracture Me,” and five books: “Shatter Me,” “Unravel Me,” “Ignite Me,” “Restore Me,” and “Defy Me”
Tahereh Mafi
Tahereh Mafi is the New York Times and USA Today bestselling author of the Shatter Me series. She was born in a small city somewhere in Connecticut and currently resides in Santa Monica, California with her husband, fellow author Ransom Riggs. She can usually be found over-caffeinated and stuck in a book. Shatter Me is her first series, with television rights optioned by ABC Signature Studios; Furthermore, her first middle grade novel, is on shelves now, and Whichwood, its darker companion, will be on shelves November 14, 2017.
درباره کتاب Restore Me
«مرا برگردان» چهارمین کتاب از مجموعه «مرا در هم بشکن» نوشته طاهره مافی است این کتاب داستان ژولیت و وارنر را ادامه می دهد. بر اساس خلاصهای از کتابهای سری کتاب، کتاب با جولیت به عنوان فرمانده عالی جدید آمریکای شمالی آغاز میشود. این کتاب شخصیت محور است و بر سیاست و اسرار تمرکز دارد. اقداماتی به خصوص در انتهای کتاب وجود دارد. کتاب با والدین بیولوژیکی ژولیت به پایان می رسد تا او را به خانه ببرند و فصل وارنر با صفحات خالی به پایان می رسد.
جولیت به خاطر توانایی شگرف و در عین حال مرگبار خود همیشه زندگی در انزوا را تجربه کرده است. از همان دوره کودکی رابطه چندانی با جهان پیرامون خود نداشته و در تنهایی به سر برده است. نخست، هنگامی که پدر و مادرش به قدرت خطرناک و مرگبارش پی بردند، خود را از جولیت جدا کردند. رفتار پدر و مادرش همیشه به گونه ای بود که گویی جولیت زندگی آنان را نابود کرده و اصلا لیاقت توجه و محبت ان ها را نداشته است. البته در فلش بک های متعدد در داستان خواننده به وضوح مشاهده می کند که پدر و مادر جولیت تنفری بسیار زیاد نسبت به او داشته اند و رفتار دیگران نیز همیشه با جولیت به گونه ای بوده است که انگار هیولایی بیش نبوده است.
دختر مرگبار
پدر و مادر جولیت همیشه خواهان یک زندگی عالی و خانواده ای کامل و شاد بودند. اما به خاطر این توانایی نفرین شده یا موهبت جولیت حالا از همه چیز محروم شده و تمامی اعتقادات و باورهای شان برای اینده ای بهتر بر باد رفته است. آن ها همیشه در فکر و رفتار و گفتار و کردار خود جولیت را ازار داده اند. اما جولیت، دختری که بیشتر عمر خود را در اتاق های بسته گذرانده و استعداد مرگبارش او را به انزوا طلبی محکوم ساخته بود، دیری نمی پاید که فرصتی را برای نجات بشریت به دست می اورد و توانایی اش تبدیل به سلاح و موهبتی بزرگی برای او در این مسیر سخت و دشوار می شود.