توضیحات
مردی به نام اوه
چرا باید کتاب مردی به نام اوه را بخوانیم؟
رمان مردی به نام اوه عنوان اولین کتاب فردریک بک من است که به سی زبان دنیا ترجمه شده و به عنوان پرفروشترین کتاب سال سوئد معروف شده است و در ایران نیز با ترجمه الناز فرحناکیان توسط نشر نون به چاپ رسیده است. در ادامه با ما همراه باشید تا با معرفی این کتاب جذاب که از پرفروشترینهای سایت آمازون در سال 2016 نیز به حساب می آید شما را با دنیای نویسندگی فردریک بک من آشنا کنیم.
خلاصه کتاب
داستان مردی به نام اوه زندگی پیرمرد 59 ساله ای را به تصویر کشید است که به علت کهولت سن از محل کارش اخراج شد و چند سالی است به عنوان مدیر محله تمام فعالیت های محله را زیر نظر دارد تا همه چیز به نحو احسن پیش برود. همسایه ها این پیرمرد را به عنوان یک مرد خشن و عبوس می شناسند چرا که همیشه اوه با همسایه ها به دلیل رعایت نکرد نظم و یا آورد ماشین اضافه داخل محل بحث می کند. اما کسی از سرنوشت و زندگی اوه، این پیرمرد خسته و عبوس ندارد. چه کسی می داند که او بعد از فوت همسری که زندگی عاشقانه و خاصی را با او پشت سر گذاشته است چه رنجی کشیده است و چرا دیگر توان ادامه زندگی بدون همسرش را ندارد؟
اوه بعد از فوت همسرش سونیا، به آدمی خشن و عبوس تبدیل می شود و رابطه خود را از همه اطرافیان و حتی همسایه های خود دور می کند. اوه بارها اقدام به خودکشی کرده و هر بار بنا به علت های غیر قابل باوری خودکشی نام کامی داشته است اما فکر مرگ هیچ گاه از ذهنش بیرون نمی رود. اما این تمام ماجرا نیست چرا که با ورود یک همسایه مهاجر جدید و سماجت های همسایگی او داستان کمی تغییر می کند.
داستان از این قرار است که یک زن ایرانی به نام پروانه در صدد ارتباط برقرار کردن با همسایه خود اوه، بر می آید و در ابتدا با بد اخلاقی های این پیرمرد مواجه می شود اما داستان های جالبی که در طول داستان پیش می آید موجب می شود تا اوه پیرمرد نا امید از زندگی کمی به زندگی برگردد و از حال خوش روزهای پایانی زندگی اش لذت ببرد.
کتاب چند صفحه است؟
یکی از جذابیت های این کتاب این است که آنقدر داستان روان و جالبی دارد که شما قادر نیستید حتی یک دقیقه کتاب را زمین بگذارید.
داستان مردی به نام اوه رمانی 350 صفحه ای است. به دلیل ترجمه بی نظیری که دارد خوانش راحتی دارد و مخاطبان به راحتی می توانند آن را مطالعه کنند.
نقد کتاب
فردریک بک من در شروع این کتاب با روایتی جذاب از شخصیت اوه پیرمردی که در نگاه اول غیر قابل تجمل و خشن به نظر می آید، مخاطب را برای رویارویی با ادامه داستان دعوت می کند. یکی از ویژگی های این کتاب این است که نویسنده با نگارش رمانی شخصیت محور و اغراق های به جا در مورد مردی که زندگی طبق عادت خود را نمی خواهد به هیچ وجه تغییر دهد مخاطب را کنجکاو به خواندن ادامه داستان می کند.
یکی از مهم ترین ویژگی های مثبت مردی به نام اوه پایان داستان است. چرا که پایان بندی درست و غیر قابل پیش بینی یک داستان یکی از مهم ترین دلایل موفقیت یک کتاب به حساب می آید. در پایان داستان اوه از فرزندان پروانه طرز کار با کامپیوتر را یاد می گیرد. که همین تغییر مثبت تسلیم شدن اوه را در مقابل عادت های روز مره اش نشان می دهد. همچنین اوه به کمک پروانه بالاخره تصمیم می گیرد تا وسایل سونیا را جمع آوری کند. که این حرکت پذیرش مرگ را توسط اوه به عنوان بخشی از زندگی نشان می دهد.
اوه پس از جمع آوری وسایل همسرش از خانه به مرگ به عنوان بخشی از زندگی نگاه می کند. دیگر به دنبال خودکشی نیست بلکه زندگی می کند تا بمیرد. پروانه در این تغییر رفتار و عادات اوه نقش به سزایی داشت. مانند دختر نداشته اوه در روزهای پایانی زندگی این پیرمرد در کنارش بود.
جملاتی از کتاب
در ادامه بد نیست تا با خواندن بخشی از داستان های مردی به نام اوه با سبک نگارش فردریک بک من بیشتر آشنا شویم تا به مطالعه هر چه سریعتر این کتاب جذاب مشتاق شویم.
عشق از دست رفته هنوز هم عشق نام دارد، فقط کمی شکلش عوض می شود و رنگ سابق را ندارد. نمیتوانی لبخند او را ببینی یا برایش غذا بیاوری یا مویش را نوازش کنی نمی توانی او را دور زمین رقص بگردانی. ولی وقتی آن حس ها ضعیف می شود، حس دیگری قوی می شود. حسی به نام خاطره! خاطره شریک تو می شود. آن را می پرورانی. آن را میگیری و با آن می رقصی. زندگی باید تمام شود، اما عشق نه!
اوه چند ساعت همان جا نشست و دست زنش را توی دستش نگه داشت. تا اینکه کارمند بیمارستان آمد و با لحنی آرام و حرکاتی محتاط بهش فهماند که باید جسد سونیا را ببرند. اُوه بلند شد، با سر حرف پرستار را تأیید کرد و به دفتر خاکسپاری رفت تا کارهای مربوطه را انجام دهد. مراسم خاکسپاری روز یکشنبه بود. اوه روز دوشنبه سر کار رفت؛ ولی اگر کسی ازش میپرسید زندگی اش چطور است. پاسخ می داد تا قبل از اینکه زنش پا به زندگی اش بگذارد، اصلاً زندگی نمی کرد. از وقتی تنهایش گذاشت هم دیگر زندگی نمی کند.
درباره فیلم
فیلم مردی به نام اوه در سال 2016 منتشر شد. به عنوان یکی از فیلم های پر فروش و جذاب سال از نگاه مخاطبان معرفی شد. جالب است بدانید این فیلم یکی از نامزدهای اسکار و به عنوان رقیب فیلم فروشنده اصغر فرهادی معرفی شد. بسیاری از افرادی که پس از خواندن یک کتاب علاقه ای به دیدن فیلم آن ندارند با دیدن این فیلم دید خود را تغییر دادند. چرا که هانس هولم نویسنده و کارگردان موفق این فیلم با هوشیاری هر چه تمام تر کتاب را به گونه ای به تصویر کشید که هیچ مخاطبی از دیدن آن پشیمان نشود.