توضیحات
Lovelight Farms
Lovelight Farms is a romantic comedy featuring a handsome, freckled data analyst, a messy, optimistic Christmas tree farm owner, and a small town with the best hazelnut lattes on the east coast. This sweet and steamy romance is a holiday happily ever after.
Lovelight Farms یک کمدی عاشقانه است که شامل یک تحلیلگر داده های خوش تیپ و کک و مک، یک مالک مزرعه درخت کریسمس درهم و برهم و خوش بین و یک شهر کوچک با بهترین لاته های فندقی در ساحل شرقی است. این عاشقانه شیرین و بخار، یک تعطیلات با خوشی است.
about book
Where the lovelight gleams … A pasture of dead trees. A hostile takeover of the Santa barn by a family of raccoons. And shipments that have mysteriously gone missing. Lovelight Farms is not the magical winter wonderland of Stella Bloom’s dreams.
In an effort to save the Christmas tree farm she’s loved since she was a kid, she enters a contest with instafamous influencer Evelyn St. James. With the added publicity and the $100,000 cash prize, she might just be able to save the farm from its financial woes. There’s just one problem. To make the farm seem like a romantic destination for the holidays, she lied on the application and said she owns Lovelight Farms with her boyfriend. Only … there is no boyfriend. Enter best friend Luka Peters. He just came home for some hot chocolate, and somehow got a farm and a serious girlfriend in the process.
درباره کتاب
جایی که نور عشق می درخشد … مرتعی از درختان مرده. تصرف خصمانه انبار بابانوئل توسط یک خانواده راکون. و محموله هایی که به طور مرموزی ناپدید شده اند. Lovelight Farms سرزمین عجایب زمستانی جادویی رویاهای استلا بلوم نیست.
او در تلاش برای نجات مزرعه درخت کریسمس که از کودکی دوستش داشته، وارد مسابقه ای با اینفلوئنسر معروف، ایولین سنت جیمز می شود. با تبلیغات بیشتر و جایزه نقدی 100000 دلاری، او ممکن است بتواند مزرعه را از مشکلات مالی نجات دهد. فقط یک مشکل وجود دارد برای اینکه مزرعه مقصدی رمانتیک برای تعطیلات به نظر برسد، او در برنامه دروغ گفت و گفت که مالک مزارع Lovelight با دوست پسرش است. فقط … دوست پسری وجود ندارد. بهترین دوست لوکا پیترز را وارد کنید. او فقط برای خوردن یک شکلات داغ به خانه آمد و به نوعی مزرعه و دوست دختر جدی پیدا کرد.