توضیحات
یک شب پاییزی
یک شب پاییزی، جزو بهترین داستانهای کوتاه روسی است که اثر نویسندگان بزرگ روسی همچون: نیکلای واسیلویچ گوگول، ایوان سرگئییویچ تورگنیف، فیدور میخاییلوویچ داستایفسکی، لئو نیکلایویچ تولستوی، میخائیل یوگرافوویچ سالتیکوف، ولادیمیر گالاکتیونویچ کورولنکو، وسوالاد میخائیلاویچ گارشین، فئودور کوزمیچ سولوگوب، سرگئی ترنتییویچ سمیونوف، لئونید نیکلایویچ آندریف، میخائیل پترویچ آرتزیباشف و آنتوان چخوف است.
در مجموعۀ داستانهای روسی شما میتوانید داستانهایی چون: شنل، پزشک شهرستان، درخت کریسمس و عروسی، خدا حقیقت را میداند اما صبر میکند، ماجرای یک رعیت که دو کارمند دولتی را اطعام کرد، سایهها یک رؤیا، علامت هشدار، قایم موشک، خدمتکار، لازاروس، انقلابی و داستان بانو با سگ ملوس را مشاهده کنید.
درباره کتاب
کشور روسیه بعد از انقلاب کمونیستی در سال 1917 تغییرات بسیاری در زبانش اعمال گردید و استاندارد سازی مجدد در قواعد و آئین نگارش باعث شد که آموختن آن از قبل سادهتر و برای بیان مطالب علمی مناسبتر گردد. هر چند کشور روسیه در دویست سال اخیر شاهد تغییرات فراوانی در سیاست و روش کشورداری خود بوده است، زبان و ادبیات روسیه نقش ثابت خود را به عنوان عامل پیوند دهنده ملت روسیه و ارائه دهنده فرهنگ، ادبیات و علوم این کشور حفظ کرده است، به طوری که سالانه تعداد زیادی از دانشجویان در سراسر دنیا آموختن زبان روسی را با علاقه آغاز مینمایند.
اما یک شب پاییزی اینگونه نقل شده، مرد جوانی که وقتی درفصل پاییز با جیب خالی در روسیه، وارد یک شهر غریبه میشود، درگیر سرمای شدید و گرسنگی و بیکسی میشود. «ناتاشا» دختر آوارهای در آن شب، جوان را از گرسنگی و سرما نجات میدهد و محبّتی به وی ارائه میدهد که تمام کدورتها و غمها را فراموش کرده وخاطرة محبّت بدون چشم داشت ناتاشا تا ابد به یاد جوان میماند.
داستان شنل سرگذشت
همچنین در داستان شنل سرگذشت غمانگیز کارمند حقیری نقل شد که پس از سالها محرومیت موفق میشود. شنلی تهیه کند تا خود را گرم نگه دارد. اما در نخستین روز استعمال آن را از او میدزدند و از این غصه بیمار میگردد. نیکلای واسیلویچ گوگول با این اثر، به بزرگترین حد نفوذ خود در ادبیات روسیه دست یافت. که تأثیر زیادی بر ادبیات روسیه داشت است واین خود باعث گفتۀ معروف فئودور داستایوفسکی شد: «ما همه از شنل گوگول درآمدهایم.»
داستان تأثیرگذار شنل، توجه زیادی را به خود جلب کرده که همین موجب ساخت نمایشنامهها و فیلمهای گوناگونی شد.
داستان بانو با سگ ملوس در بخشهای مختلفی روایت میشود و از روز اول ملاقات تا بازگشت شخصیتها به مسکو را در بر میگیرد. بازگشتی که قرار است پایانی باشد بر این رابطه مخفیانه. با این حال دمیتری، شخصیت مرد داستان، که گمان میکرد. آغاز زندگی روزانه و تکراریاش سبب میشود آنا را فراموش کند. با خاطرات آن روزها درگیر است و نمیتواند خود را لحظهای از فکر آنا رها کند. این داستان خواندنی میتواند از داستانهای محبوب خوانندگان روسی و بسیاری از خوانندگان کشورهای دیگر به شمار آید.