توضیحات
یکی از ما نفر بعد است
کتاب «یکی از ما نفر بعد است» رمانی نوشته ی «کارن ام مک منس» است که نخستین بار در سال 2020 انتشار یافت. «برانوین»، «ادی»، «کوپر» و «نیت» اکنون هر کدام مسیر خود را در پیش گرفتند. فقط «ادی» در شهر مانده و در کنار «فیبی» در کافه ای به نام «کنتیگو» کار می کند. خواهر کوچکتر «برانوین»، «میو»، که از سرطان خون جان به در برد، زمان زیادی را به همراه نزدیک ترین دوستش، «ناکس»، در کافه سپری می کند.
وقتی گفت و گویی آنلاین با عنوان «انتقام از آن من است» به شکلی اسرارآمیز شکل می گیرد و فردی ناشناس از طریق پیام های متنی، بازی «جرأت یا حقیقت» را در گوشی های دانش آموزان «بی ویو های» آغاز می کند، اسرار این دوستان جدید به شکلی عمومی و خجالت آور برملا می شود. وقتی بازی ها به جای فقط شوکه کننده بودن، مخاطره آمیز می شود، «میو»، «فیبی»، «ادی» و «ناکس» به دل معمای جدیدی وارد می شوند که فردی حتی خطرناک تر از گذشته آن را کنترل می کند.
درباره کتاب یکی از ما نفر بعد است
کتاب یکی از ما نفر بعد است برای اولینبار در سال ۲۰۲۰ منتشر شد. «برانوین»، «ادی»، «کوپر» و «نیت» شخصیهای اصلی این کتاب اکنون هرکدام مسیر خود را در پیش گرفتهاند. فقط «ادی» در شهر مانده و در کنار «فیبی» در کافهای به نام «کنتیگو» کار میکند.
وقتی گفتوگویی آنلاین با نام «انتقام از آن من است» به شکلی عجیب شکل میگیرد و فردی ناشناس از طریق پیامهای متنی، بازی «جرئت یا حقیقت» را در گوشیهای دانشآموزان «بی ویو های» آغاز میکند، رازهای این دوستان جدید به شکلی عمومی و خجالتآور برملا میشود. این بازی خطرناکتر میشود و «میو»، «فیبی»، «ادی» و «ناکس» وارد معمای جدیدی میشوند که فردی حتی خطرناکتر از گذشته آن را کنترل میکند.
درباره کارن ام مک منس
کارن ام مک منس از دانشگاه نورث ایسترن در رشت روزنامهنگاری فارغالتحصیل شده است. او با نوشتن رمان یکی از ما دروغ میگوید بسیار معروف شد وتوانست افتخارات گوناگونی از جمله پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز و بهترین کتاب سال را از آن خود سازد. مک منس پس از این اثر چندین رمان موفق دیگر را در ادامهی آن به تالیف درآورده است. راز بین دو نفر از جمله این کتابهاست.
بخشهایی از کتاب یکی از ما نفر بعد است
خواهرم فکر میکند آدم بیمسئولیتی هستم. این را بر زبان نمیآورد – نه رودررو، نه در پیامهایش – اما کاملاً واضح است.
فهرست دانشگاههایی رو که برات فرستادم دیدی؟
زمستون سال سوم دبیرستان برای این کار زود نیست. خیلی هم دیره.
وقتی برای جشن اشتون برگشتم، اگه خواستی میتونیم بریم چندجا رو ببینیم.
ضمن اینکه باید برای دانشگاهی اقدام کنی که کاملاً از منطقه امنت دور باشه.
دانشگاه هاوایی چطوره؟
چشم از پیام او برمیدارم و نگاهم به نگاه پرسشگر ناکس میرز میافتد. «برانوین فکر میکنه من باید برم دانشگاه هاوایی.» این را میگویم و چیزی نمانده لقمهای از امپانادا که در دهانش است در گلویش گیر کند.
میپرسد: «میدونه که اون دانشگاه توی یک جزیرهست دیگه، نه؟» لیوان آب سرد را برمیدارد و نیمی از آن را یکنفس سر میکشد.