توضیحات
درباره کتاب رؤیای بیدار
غرض از نگارش و چاپ مقاله حاضر نشان دادن این نکته بسیار با اهمیت است. که ادبیات نیز مثل هر دانش جدی دیگری چیزی است صاحب دستگاه فکری. فلسفه و تئوری و ساختار یا ساختارها که بدون درک آنها قادر به درک ادبیات نخواهیم بود.
عنوان این دستگاه فکری(رؤیای بیدار) خواه آن چیزی باشد که گئورگ لوکاچ منتقد بزرگ ادبیات اروپا آن را علم هنرها خواند. و خواه آن چیزی باشد که رومن یاکوبسون متفکر بزرگ دیگری آن را بوطیقا خواند. و خواه آن چیزی باشد که شکل گرایان روس آن را علم اشکال نامیدند. یا آن چیزی باشد که ژاک دریدا فیلسوف و ادب شناس بزرگ فرانسه آن را گراماتولوژی و تودوروف قصه شناس بزرگ بلغار آن را ادبیت نامید. دیگران به نامهای دیگر اصل قضیه دستگاه داری ادبیات موضوعی نیست. دستکم در طول هشتاد سال گذشته یعنی از زمان چاپ مقالات کتاب روح و شکل اثر لوکاچ در سال 1911 تا به امروز یعنی 1991 محل نزاع قرار گیرد.
هرکسی که هر مقوله ای را جدی می گیرد. در اجزای متشکله آن به دنبال روابطی میگردد که اجزا را به هم مرتبط کند و کلی متشکل و متناسب از آن اجزا بسازد
رویای بیدار
غرض از نگارش و چاپ مقاله حاضر نشان دادن این نکته بسیار با اهمیت است. که ادبیات نیز مثل هر دانش جدی دیگری چیزی است صاحب دستگاه فکری. فلسفه و تئوری و ساختار یا ساختارها که بدون درک آنها قادر به درک ادبیات نخواهیم بود.
عنوان این دستگاه فکری(رؤیای بیدار) خواه آن چیزی باشد که گئورگ لوکاچ منتقد بزرگ ادبیات اروپا آن را علم هنرها خواند. و خواه آن چیزی باشد که رومن یاکوبسون متفکر بزرگ دیگری آن را بوطیقا خواند. و خواه آن چیزی باشد که شکل گرایان روس آن را علم اشکال نامیدند. یا آن چیزی باشد که ژاک دریدا فیلسوف و ادب شناس بزرگ فرانسه آن را گراماتولوژی و تودوروف قصه شناس بزرگ بلغار آن را ادبیت نامید. دیگران به نامهای دیگر اصل قضیه دستگاه داری ادبیات موضوعی نیست. دستکم در طول هشتاد سال گذشته یعنی از زمان چاپ مقالات کتاب روح و شکل اثر لوکاچ در سال 1911 تا به امروز یعنی 1991 محل نزاع قرار گیرد.
هرکسی که هر مقوله ای را جدی می گیرد. در اجزای متشکله آن به دنبال روابطی میگردد که اجزا را به هم مرتبط کند و کلی متشکل و متناسب از آن اجزا بسازد