توضیحات
اخگری در خاکستر- جلد دوم- مشعلی در برابر شب
لایا یک برده است و الایس یک سرباز. هیچکدامشان آزاد نیستند.
در امپراتوری مارشالها مجازات نافرمانی مرگ است. کسانی که جسم و خونشان را به امپراتور پیویند نمیزنند، با خطر اعدام عزیرانشان و نابودی هر چه که برایشان ارزشمند است، روبهرو میشوند.
لایا در این دنیای بیرحم همراه پدربزرگ و مادربزرگ و برادر بزرگترش در محلهای فقیرنشین زندگی میکند. آنها پیرو امپراتوری هستند چون میدانند چه بلایی سر مبارزهطلبها میآید.
ولی وقتی برادر لایا به اتهام خیانت بازداشت میشود، لایا مجبور میشود تصمیم مهمی بگیرد. او در ازای کمک به شورشیهایی که قول نجات برادرش را میدهند، زندگیاش را به خطر میاندازد تا در بزرگترین آکادمی نظامی امپراتوری جاسوسی کند.
در آنجا با الایس آشنا میشود، سربازی که سعی دارد از بیرحماییهایی که برای آن آموزش میبیند فرار کند.
لایا و الایس خیلی زود میفهمند سرنوشتشان در هم گره خورده و انتخابهایشان سرنوشت امپراتوری را تا ابد تغییر خواهد داد. ولی آیا میتوانند با تقدیرشان بجنگند؟
درباره کتاب مشعلی در برابر شب
الایس و لایا برای نجات زندگیشان در حال فرارند…
پس از اتفاقات آزمون چهارم، سربازهای مارشال در تعقیب این دو فراریاند که از شهر سِرا خارج میشوند و سفری پرمخاطره را در قلب امپراتوری آغاز میکنند.
لایا مصمم است برای نجات برادرش که کلید بقای دانشمندهاست، وارد کاف، مستحکمترین و خطرناکترین زندان امپراتوری، شود. الایس هم مصمم است به لایا کمک کند، حتی اگر این کار به قیمت ازدستدادن آخرین شانسش برای آزادی تمام شود.
ولی این دو در مسیری پرمخاطره قدم گذاشتهاند و باید قدمبهقدم بجنگند تا از دشمنانشان پیشی بگیرند: امپراتور مارکوس که تشنهی خون است، فرماندهی بیرحم، رئیس زندان کاف و دردناکتر از همه هلین، دوست سابق الایس و سنگچشم خونی جدید امپراتوری که دستور دارد الایس ویتوریس خائن و بردهی دانشمندی که به آزادیاش کمک کرده را شکار کند، دستگیر کند و بکشد…