توضیحات
آدمخواران
کتاب آدمخواران نوشته ژان تولی است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و در سال ۲۰۱۴ نمایشی براساس آن به روی پرده رفت. آدمخواران داستان جنگ فرانسه و پروس را در نیمهٔ دوم قرن نوزدهم روایت میکند که منجر به سقوط ناپلئون سوم و آغاز دوره جدیدی از جمهوری فرانسه شد. مغازه خودکشی اثر معروف دیگری از این نویسنده و مترجم است.
درباره کتاب آدمخواران
داستان آدمخواران براساس واقعهای هولناک نوشته شده که در ۱۸۷۰، در سالهای همان جنگ، در دهکدهای در جنوبغربی فرانسه رخ داده و نویسنده، علاوه بر مطالعۀ مدارک تاریخی، در خودِ دهکده نیز واقعه را از زبان نسلهای بعد شنیده و تصویر ناب و تکاندهندۀ آن واقعه را به داستان کشیده است. این جنگ با شکستِ مفتضحانه ناپلئون سوم و سقوطِ پاریس همراه بود.
داستان کتاب آدم خواران از جایی شروع میشود که پسر یک خرده مالک به نام «آلن دو مونِی» که از قضا خود و خانوادهاش در منطقه به دلیل خدماتشان به روستائیان محبوبیت دارند، برای گشت و گذار و خریدن یک گوساله برای خانواده فقیری عازم روستا میشود. روستایی که از بخت بد دچار قحطی هم هست.
بخشی از کتاب
ناگهان مادرش با دلواپسی گفت «خُب به جای اینکه بروی جنگ، همین جا زیر این درخت با ما بمان. ای خدا، هفتهٔ بعد به لورِین میروی، برای جنگ با پروس. چرا باید به جبهه بروی وقتی شورای پزشکی به خاطر بنیهٔ ضعیف معافت کرده؟ دوست داری از دلواپسی دق کنم؟ وقتی پریگو بودی، خیلی راحت میتوانستی شمارهات را با یکی عوض کنی؛ فقط هزار فرانک برایمان هزینه داشت. آلن، اصلاً به من گوش میدهی؟»
پدر عصبانی شد و گفت «ماگدولنلوئیز، تا حالا صدبار بهات گفت چرا. این موضوعِ قرعهکشی اصلاً برایش خوشایند نیست. چون پسرهای فقیری که قرعهشان خوب درمیآید آن را به بچهپولدارهایی میفروشند که قرعهٔ بد به نامشان افتادع و به جای آنها به جبهه میروند.»
«مادر، در منطقهٔ نونترون همه مرا میشناسند و دوستم دارند. من چهطور میتوانم توی چشم پدر و مادری که پسرشان به جای من به جنگ رفته نگاه کنم؟ از خجالت آب میشوم. درست است که پای من کمی میلنگد، ولی احتمالاً مرا بفرستند به هنگ سوارهنظام. آنجا هم که دیگر مشکلی ندارم.»