توضیحات
درباره کتاب آخرین نسل برتر
هر کدام از داستانهای آخرین نسل برتر فردی را به عنوان نسل برتر از دیدگاه نویسنده بیان می کند. اکسیژن ، داستان زنی است که در هنگام شیر دادن به نوزادش ناگاه احساس تنگی نفس می کند و سعی دارد خود را به بیمارستان برساند. این زن با وجود اینکه حالش خوب نبود و قصد داشت خود را برای مداوا به بیمارستان برساند، در تمام راه به فکر همسرش است و می خواهد قبل از او در خانه باشد و برای او شام درست کند، گویا این زن بیشتر از خودش به فکر همسر و فرزندش است.
چکیده داستان ها
یک گل سرخ، زنی که همیشه آرزو داشته شوهرش به او گل بدهد اکنون بر مزار شوهرش ایستاد است.
رشته ی تسبیح: پدربزرگ که عاشق تسبیحش است با نوه کوچکش کنار چاه نشست و صحبت می کند.
آخرین نسل برتر: مربی تیم کشتی در مصر به سر می برد و عاشق خدمتکار اتاق شد است.
جشن دلتنگی : فرشته که برای تحصیل به ایتالیا رفت است و مریض می شود.
عدل پدر و پسر: پسرک از روستا به شاگردی در شهر آمد است ولی به عسل حساسیت دارد.
سرباز بومی: سرباز تو سری خور و ساده ای که عاشق زنش است.
ليست داستان ها
وزیر نو: تیمسار بازنشسته به تحریک زنش سعی می کند وزیر شود.
پیراهن آبی شلوار سیاه: صحنه ای از تظاهرات مردم.
بام تلخ: دیوانه ای که از پنجره حمام ده ، زن ها را نگاه می کرده.
اسب ها: دو پسر که می خواهند عبور شاه را ببینند.
عرق 1 : مردی که به مسافر خانه می رود و با دو شوفر هم اتاق می شود.
بازمانده : مردی که کنار شهرکی آه می کشد.
مادامی که … : زنی که کشمش ها را از کنار خیابان برای بچه های گرسنه اش می برد.
عرق 2 : مردی که هر جا مهمان شود با خود عرق می برد.
فرهنگ : قالی عتیقه که شجره نامه شاه روی آن است.
قیام: قیام برای دفاع از مصدق و مرد ماهی فروش در وسط قیام.