توضیحات
Sense and Sensibility
Sense and Sensibility is a novel by Jane Austen that was published anonymously in three volumes in 1811. The story follows the romantic relationships of Elinor and Marianne Dashwood, two sisters who become destitute upon the death of their father. Elinor is described as a character with great sense, while Marianne is characterized by her sensibility.The novel has been interpreted in various ways. Some critics see it as a conduct book that emphasizes the importance of good judgment and prudence
Jane Austen
The title of Sense and Sensibility is significant because it reflects the two main characters’ personalities and the themes of the novel. “Sense” means good judgment, wisdom, or prudence, while “sensibility” means sensitivity, sympathy, or emotionality
Elinor is described as a character with great sense, while Marianne is characterized by her sensibility
Austen lived her entire life as part of a close-knit family located on the lower fringes of the English landed gentry. She was educated primarily by her father and older brothers as well as through her own reading. The steadfast support of her family was critical to her development as a professional writer. Her artistic apprenticeship lasted from her teenage years until she was about 35 years old.
درباره کتاب Sense and Sensibility
عقل و احساس Sense and Sensibility اولین رمان جین اوستین است. این رمان یکی از شاهکارهای ادبیات انگلیسی و زبانهای انگلوساکسون به شمار میرود. زمانی که جین اوستین این رمان را نوشت، جامعه نویسندگی زنان را نمیپذیرفت پس او هم مانند خواهران برونته از اسم مستعار استفاده کرد.
کتاب عقل و احساس سال ۱۸۱۱ به هزینهی شخصی جین اوستین چاپ شد. روی جلد اولین نسخههای این کتاب نام نویسنده «لیدی ال» نوشته شده است. عقل و احساس پس از انتشار با استقبال زیادی مواجه شد و در یک سال ۱۰۰۰ نسخه از آن فروخته شد و سال ۱۸۱۲ تجدید چاپ شد.
جین آستن در نسخهی پیشنویس رمان نام کتاب را « دوخواهر، الینور و ماریان» گذاشته بود. او بعدها این رمان را بازنویسی کرد و عنوان Sense and Sensibility را برای آن انتخاب کرد. او با انتخاب این عنوان عمقی فلسفی به شخصیتهای داستانش بخشید که هر کدام نماد یکی از این دو واژهاند. Sense که به الینور اشاره میکند نمادی از انسان خردمند و دوراندیش و تا اندازهای محتاط است و sensibility نماد ماریان، شخصیتی پرشور، دلسوز و پر از طغیانهای احساسی است.
به عقیدهی منتقدان خانم اوستین در این رمان با روایتی دلپذیر به تحلیل شخصیتها پرداخته و عکسالعملهای عقل و احساس را در موقعیتهای مختلف میسنجد. آنچه از رمان جین آستین بر میآید این است که او در تقابل خویشتنداری و طغیان، خویشتنداری را برتر دانسته است.
خلاصه داستان عقل و احساس
داستان از زمان مرگ آقای «هنری دشوود» پدر النیور و ماریان آغاز میشود. آقای «دشوود» مرد ثروتمندی است که دوبار ازدواج کرده و از ازدواج اولش پسری به نام «جان» دارد. الینور، ماریان و مارگرت بچه های همسر دومش هستند. آقای «دشوود» به دلایلی مجبور میشود ارثیه اش را به پسرش «جان» بسپارد و در عوض از او قول میگیرد که رفاه نامادری و خواهرانش را تامین کند. اما اوضاع مطابق میل آقای «دشوود» پیش نمی رود. پسرش بعد از مرگ او با همسر و فرزندش به خانه پدری که «نورلند» نام دارد، می آید و ساکن میشود. خانم دشوود و دخترها حکم مهمان پیدا میکنند.
در مدتی که این خانواده با هم زندگی میکنند برادر همسر آقای «جان» که ادوارد نام دارد به آنجا میآید و درگیر رابطهی عاطفی با الینور میشود. پس از مدتی خانم «دشوود» و دخترانش خانه را ترک میکنند و در خانهی ویلایی کوچکی دور از نورلند ساکن میشوند. الینور و ادوارد از هم دور میشوند. از طرفی در زندگی جدید خانواده «دشوود» آشنایان زیادی پیدا میکنند. مردی به نام «کلنل برندون» که مردی جاافتاده است عاشق خواهر کوچکتر ماریان میشود . اما ماریان زیبا و مفتونکننده این عشق را نمیپذیرد. مدت کوتاهی بعد او با مرد دیگری برخورد میکند. ویلوبی مرد جوان پر شوری است که ماریان را عاشق خود میکند. مدت کوتاهی از آشنایی این دو نفر گذشته که ناگهان مجبور میشود «دونشر» را ترک کند. از طرف دیگر از زمانیکه خانوادهی «دشوود» به ویلای برتن آمدهاند از ادوارد هم خبری نیست…