توضیحات
Pestilence
درباره کتاب
آنها به زمین آمدند. طاعون، جنگ، قحطی، مرگ – چهار سوار سوار بر اسبهای فریادشان و به گوشه و کنار جهان میدویدند. چهار سوار با قدرت نابود کردن تمام بشریت. آنها به زمین آمدند. آمدند تا همه ما را به پایان برسانند.
هنگامی که Pestilence برای شهر سارا برن می آید. یک چیز قطعی است: هرکسی که او می شناسد و دوست دارد برای مرگ علامت گذاری شد. البته، مگر اینکه اسب سوار فرشته وار متوقف شود، این دقیقاً همان چیزی است که سارا هنگام شلیک جانور نامقدس از روی اسبش در ذهن دارد.
حیف که هیچ کس به او نگفت که طاعون را نمی توان کشت.
حالا سوارکار، بسیار زنده و بسیار خشمگین، او را به اسارت گرفته است و مشتاق است که او را رنج دهد. فقط، هر چه مدت بیشتری با او باشد، نسبت به احساسات واقعی او نسبت به خود و احساسات او نسبت به او نامطمئن تر است.
و حالا، خوب، سارا هنوز هم ممکن است بتواند جهان را نجات دهد، اما برای انجام این کار، او باید قلب خود را در این راه فدا کند.